ریحانهریحانه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

هدیه ی بهشتی

مامان تنبل

1391/5/29 23:04
نویسنده : مامان آینده
357 بازدید
اشتراک گذاری

ریحانه جونم و عسلکم. چی کار می کنی با این مامان تنبل! که اینقدر دیر به دیر میاد تو وبلاگت. بابایی هم که اصلا با اینترنت میونه ای نداره. البته فکر نکنی دوست نداره ها ! امروز می گفت که دیشب خوابتو دیده بود. اینقدر ناز بودی که نگو. خیلی هم باهوش. مامانی قربونت بره کوچولوی من.

منم همچنان با درد دل و کمر و پهلو می سازم. چه چاره؟ چند روز پیش عمه جونم می گفت اشکال نداره عوضش موقع زایمانت کمتر درد می کش! ولی من فکر نمی کنم درد یک روزه زایمان بدتر از یه درد مداوم دو ماهه باشه!!! که توان هر کاری رو ازم گرفته.  البته عزیزم من همه اینا رو به خاطر تو تحمل می کنم. .و همش دعا می کنم صحیح و سالم بیایی تو بغلم.

این روزا حسابی داروخانه سیار شدم. هفته پیش که ٦ تا آمپول بتامتازون زدم. به اضافه آمپول پروژسترونی که هر هفته می زنم (وایییی با اون دردش!!!) روزی هم سه تا قرص ایزوکسوپرین و ٣ تا کپسول آموکسی سیلین و یه قرص لووتیروکسین و مولتی ویتامین و فرفولیک. خیلی شد ! نه؟؟ مامانی قشنگم کاش هیچ وقت هیچ وقت به دارو و دکتر احتیاج نداشته باشی عزیزم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)