برکت زندگی ما
امروز داشتم فکر می کردم پارسال این موقع ها (نیمه شعبان) از خدا چی می خواستم؟ یادمه همه ی عیدی هام را نذر جشن امام زمان کردم تا خدا بهم یه فرشته کوچولو ببخشه. همیشه دعام همین بود. به علاوه یه شغل با درآمد حلال برای بابایی (می بینی مامان اصلا چیزی برای خودم نمی خواستم!)
امروز می بینم خدا همه چیزایی که می خواستم رو بهم داده..... ریحانه ی ناز مامان. تو قشنگترین هدیه خدا به مایی. بابایی هم فعلا تدریس می کنه. و هر روز یه موقعیت شغلی بهتر براش پیدا میشه. اینها رو همه از برکت دختر گلم می دونم. هدا با دادن یه دختر ناز، خیر و برکتش رو به زندگی مون سرازیر کرده. ..
خدا جونم شکرت
خدا جونم شکر . . . شکر . . . شکر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی